فیلم ملاقات خصوصی پرینا ایزدیار وو هوتن شکیبا بالاخره منتشر شد
فیلم ملاقات خصوصی پرینا ایزدیار وو هوتن شکیبا بالاخره منتشر شد
فیلم ملاقات خصوصی پرینا ایزدیار وو هوتن شکیبا بالاخره منتشر شد ملاقات خصوصی، در واقع محبوبترین فیلم جشنواره سال گذشته بود
و البته با توجه به اتفاقاتی که افتاد هیچوقت به نام محبوبترین عنوان نشد و در هر صورت فیلم بعد از رخوت حدودا چهار ماهه سینماها اکران شده،
خب طبیعتا این فیلم مهمیست، چون در آن چه که برخی به اصطلاح «سینمای اجتماعی» نام گذاشتند فیلم مهمیست
از این جهت که به هرحال ساختار روایی جذاب و سرگرمکننده دارد، چفت و بست داستان قابل توجه است و البته سطح کیفی بازیهای فیلم هم متوسط به بالاست
اما مشکل ملاقات خصوصی شاید فضای کلی اجتماع است که با توجه به تحولات اخیر شرایط متفاوتی از زمان ساخت فیلم دارد.
ملاقات خصوصی به هر حال فضایی شبیه به شنای پروانه، مغزهای کوچک زنگزده، ابد و یک روز و متری شش و نیم را به ذهن میآورد،
این که مخاطب تا کجا چنین مسائلی را اولویت ذهنی خودش بداند، مسالهایست که باید منتظر بمانیم و واکنش مخاطب را ببینیم.
داستان فیلم ملاقات خصوصی از یک شهر کوچک یا اصلا شاید بتوان گفت یک روستا آغاز میشود.
پروانه دختری است که پدرش به زندان افتاده و برادرش ایمان که زمانی در مسابقات مردان آهنین جولان میداده حالا یک بدهکار فراری است.
او در عطاری پدرش کار میکند و با پدرش در زندان به طور مخفیانه در ارتباط است.
این ارتباط مخفیانه از طریق گوشی یکی از همبندان پدرش یعنی شخصی به اسم فرهاد صورت میگیرد.
فرهاد و پروانه گهگاه بخاطر برخی مسائل بایکدیگر حرفهای کوتاهی میزنند و در نهایت فرهاد عاشق پروانه میشود
و از او میخواهد که به ملاقاتش بیاید و زندگی این دو نفر به یکدیگر گره میخورد…
در حین تماشای فیلم ملاقات خصوصی، میتوان حدس و گمانهایی زد که ماجرا قرار است به کجا کشیده شود اما فیلمساز نمیگذارد
که فیلمش کاملا رو باشد و به اصطلاح قابل حدس باشد. توییستهای داستانی که در خلال فیلم به وجود میآیند تقریبا غیر قابل پیشبینی هستند
و رویه داستان به سمتی کشیده میشود که حدس زدن آینده آن کار چندان راحتی نیست.
همین مساله باعث شده که فیلم تنها یک عاشقانه صرف نباشد و به ابعاد بیشتری بپردازد و در میانه فیلم به بعد تبدیل به اثری هیجانانگیز بشود
که تمام حوادث آن در پاشنه در زندگی یک زوج عاشق میچرخد.
گردآوری:تهران کیوسک