سینما و تلویزیون

چرا عشق الناز و امیر علی برای مردم جذاب نبود ؟ + توضیحات

چرا عشق الناز و امیر علی برای مردم جذاب نبود ؟ + توضیحات

چرا عشق الناز و امیر علی برای مردم جذاب نبود ؟ هنوز نیمی از سریال شبانه « بی همگان » از شبکه سه نگذشته که آنقدر به خورد مخاطب این سریال تلخی و بدبختی تزریق شده که شاید در ادامه بی خیال دیدن ادامه آن شود.

در خلاصه‌ی داستان این سریال که با قلم سعید جلالی و علیرضا کاظمی‌ پور نوشته شده آمده است: 

« امیرعلی پس از آزادی از زندان در تلاش است تا سال‌ های از دست رفته را جبران کند و زندگی تازه‌ ای را برای خود بسازد.

اما سرنوشت شرایط دیگری را برای او رقم می‌زند و او برای رسیدن به خوشبختی ناگزیر است تا با مشکلات بزرگتری دست و پنجه نرم کند و …»

عشق امیر علی و الناز
عشق امیر علی و الناز

تاکنون ۱۸ قسمت از این سریال روی آنتن شبکه سه رفته است.

بر اساس نشانه‌ها، انتظار می‌رفت « بی‌ همگان » پس از مدت‌ها نام یک سریال تلویزیونی را ســر زبان‌ها بیندازد.

چند عامل دست به دست هم داد و مانع از رقم خوردن این اتفاق شد.

شرایط عمومی جامعه و نیز مصاحبه اخیر سعید جاللی درباره ممیزی‌ها، دو عامل فرامتن در این باره هستند.

فارغ از این، « بی همگان » از برخی ایده‌های تکراری هم لطمه خورده است.

فضای کلی سریال

محور اصلی این سریال داستان زندگی جوانی به نام امیرعلی ( محمد صادقی ) اســت.

که به دلیل عدم توانایی در پرداخت بدهی مالی به زندان می‌افتد.

پس از آزادی ســراغ دختر مورد عالقه خود الناز با بازی میترا رفیع میرود که دختری متمول اســت.

پدر او مهرداد (مهدی سلطانی) مانع از ازدواج اســت که البته در این مسیر چند اتفاق دیگر هم رخ می‌دهد.

رقبای امیرعلی که در شرکت مهرداد هستند، با دسیسه یک قتل را گردن او می‌‍‌اندازند. امیرعلی در زندان است. اما ذره‌ای از عشق میان او و الناز کم نشده.

سریال بی همگان
سریال بی همگان
چرا عشق امیرعلی و الناز برای مردم جذاب نبود؟

همان تیم همیشگی

بهرنگ توفیقـی پیش از بی‌همگان، ســریال «افرا» را سـاخت که شــباهت‌هایی میان این دو سریال دیده می‌شود.

انتخاب بازیگران همان سریال از جمله: محمد صادقی، مهدی ســلطانی، نســرین بابایی و ســپردن نقش‌هایی شبیه نقشی که در ســریال

« افرا » داشتند، موجب شــده تا عناصر تکراری بی همگان بیشتر به چشم بیاید.

در ســریال افرا، محمد صادقی خواستگار دختر مهدی ســلطانی بود که در اینجا هم همین رابطه تکرار شده است.

آنجا با این خواستگاری از طرف پدر دختر مخالفت می‌شود، در بی همگان هم همین اتفاق می‌افتد.

 سریال « افرا » پسر نسـرین بابایی به دلیل ارتکاب به قتل به زندان می‌افتـد و در اینجا هم همین اتفاق تکرار شده است.

این نکته‌ای است که پیشتر به آن اشاره کردیم و همچنان یکی از مهمترین عوامل لطمه زننده به بی همگان است.

الناز در سریال بی همگان
الناز در سریال بی همگان

تلخی و بدبختی

وظیفه یک سـریال تلویزیونی چیزی جز این است که مخاطب را سرگرم کند؟

می‌دانیم که در تلویزیون، مالک مهم این است که هر ســریال پند و حرف داشته باشد.

این مسئله را ابتدا به ساکن نمی‌توان یک عیب دانست منتها با زبان «شیرین»تر هم می‌توان پیام را منتقل کرد.

در سریال « بی همگان » اما ماجراهایی مثل قتل، زندان و تومور مغزی پدر باعث ایجاد فضایی تلخ شده.

گویی در تلویزیون ملودرام‌ها به بار نمی‌نشینند جز اینکه تلخ تلخ تلخ باشند!

این موارد در سریال‌های قبلی سیما به وفور یافت می‌شد و همین حال اجزای تشکیل‌دهنده دیگر ســریال تلویزیون یعنی « آتش سرد » است.

خب طبیعی است که مخاطب از تکرار این همه تلخی دلزده می‌شود و بخشی از ناکامی بی همگان را باید در همین مسئله جست‌وجو کرد.

تلخی و بدبختی
تلخی و بدبختی

سوژه تکراری عاشقانه

حکایت عشـق‌ها و موانعی کــه برســر راه دلدادگان وجود دارد، تم اصلی ســریال‌های تلویزیون اســت.

در بی همگان پســری از خانواده نه چنــدان برخوردار، عاشــق دختری از خانواده های ثروتمند شــده که شرح دادیم مشکلات  سر راه آنها چیست.

این موضوع تکراری، عامل دیگری است که به بی همگان لطمه زده.

به این بیفزایید مصاحبه اخیر سعید جاللی با خبرگزاری ایلنا را که از سختگیری‌های تلویزیون برای روایت قصه‌های عاشقانه گفته.

این شب ها آخر چرا « بی همگان » ؟!

این همه اتفاق بد و تلخی های بی پایان برای قهرمان قصه، آن هم در شرایطی که هنوز نصف سریال پخش نشده، در این روزهایی که مردم به شادی و آرامش نیاز دارند، واقعا چه معنی دارد!

بی همگان
بی همگان

چرا در این روزهایی که مردم به شدت درگیر فشارهای سنگین اقتصادی اند و حال عمومی مردم روبراه نیست، سریالی به این تلخی راهی کنداکتور می شود ؟!

ملودرامی تلخ با اندک چاشنی مسائل اقتصادی که هر شب میزان تلخی و غم و غصه آن بیشتر می شود.

مخاطب به ناچار باید بر سر همه گرفتاری ها و استرس‌های روزانه خود، هر شب شاهد این تلخی‌ها هم باشد.

اینجاست که جای خالی تدبیر و مدیریت درست رسانه در تلویزیون به شدت احساس می شود.

مدیریتی که با توجه به نیاز روانی جامعه و مخاطب، سریالی با محتوا و مضمون درست راهی آنتن کند.

طبیعی است که وقتی حال روحی مردم مساعد نیست، لااقل با پخش سریالی کمدی و طنز این خلا را پر کرده و لااقل ساعتی ذهن پر از استرس و خسته بیننده را آرام کند.

گردآوری: تهران کیوسک

میانگین امتیازات ۴ از ۵
از مجموع ۵ رای

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا