واکنشات تند مردم نسبت به مرگ ساحل در پوست شیر
واکنشات تند مردم نسبت به مرگ ساحل در پوست شیر
واکنشات تند مردم نسبت به مرگ ساحل در پوست شیر سریال پوست شیر ظاهرا طرفداران زیادی دارد،
سریالی که با یک مشاهده سطحی هم میشود دریافت که از الگوهای رایج قصهگویی در سینمای قبل از انقلاب
استفاده میکند و سرشار از نشانههای آشنا و از پیش پذیرفته شده در فیلمنامهنویسی است. ایرادی هم ندارد
و هر اثری که بتواند حتی همان فرمولهای امتحان پس داده رو دوباره و درست اجرا کند به هر حال موفق خواهد بود.
حالا البته بهانه این مطلب مختصر واکنش وسیع بینندگان این سریال به قسمت اخیر پوست شیر و ماجراهایش است،
سه فصل شده که این سریال در حال پخش است و خط داستانی اصلی گم شدن ساحل است، در واقع دزدیده شدن ساحل!

حالا بعد از سه فصل ساحل پیدا شده، در این میان البته گمان مرگ ساحل پس از چند قسمت از بین رفته
و تبدیل به دزدی شده، مساله دزدی حل شده و ساحل پیدا شده اما درست ده دقیقه بعد از پیدا شدنش،
او کشته میشود! این شوک سریال اگر که بنا به اعتقاد عدهای یک تمهید روایی(مثل خواب دیدن) نباشد،
به شدت مخاطبان پوست شیر را عصبانی کرده.
کامنتهای بسیاری پای پست اخیر پردیس احمدیه(بازیگر نقش ساحل) هست که از روند داستان گلایه دارند.
حتی علیرضا جعفرزاده(ادیتور اینستاگرامی)که به نوعی در قرارداد با سازندگان کار هست
و پستی شبهتبلیغی برای این سریال رفته هم در کامنتها از گزند گلایهداران سریال مصون نمانده،
برخی حتی این خوشبختی ده دقیقهای ساحل را تعمیم دادهاند به کلیت زندگی در ایران که خوشی در آن کمیاب است!

در هر صورت این شما و این هم برخی از واکنشها
الین ستوده:
واقعا دیگه توهین به شعور بیننده ست اصلا کاری ندارم که رباینده و قاتل کیه آخه این چه کاریه اگه قرار بود
ساحل کشته شه چرا زنده نگهش داشتن اونقدر که از بعد دیدن این قسمت عصبانیم که دلم میخواد نویسنده و کارگردان
و ببینم و هر چی دلم خواست بارشون کنم
پدر گواردیولا:
قلب تو قلب پرنده، پوستت اما پوستِ شیر، زندون تنُ رها کن، ای پرنده پر بگیر… این سکانس،
یکی از بهترین سکانس های سریال پوستِ شیرِ. و به نظر بنده، این درامِ جنایی-معمایی یکی از بهترین سریالهای ایرانی
قبل و بعد از انقلابه! دیدنش به شدت توصیه میشه!
رکسانا:
منی که از اول اصلا این فیلم رو ندیدم و نمیدونم دقیق داستانش چیه، ولی انقدر مردم راجبش حرف زدن
استرسش باهام بود و کنجکاو شده بودم الآنم انقدر حال همه بد شده منم ناراحت شدم،
ولی نمیدونم دقیق برای چی فقط یه تیکه هایی تو اینستا دنبال کردم.
عارفه:
پردیس احمدیه بی نظیر بود، مگه میشه، مگه داریم، چرا انقد طبیعی گریه میکرد، چرا قشنگ تو اون حال بود،
چی شدی دختر، خیلی خیلی بازیگر خفنی شدی، مو به تنم سیخ شد از گریه هات هق هقت، ادامه بده
با قدرت، بهترینا حقته، کیف کردم از بازیت.
فاطمه:
اونجا که لیلا ساحلو تو رفلکس آینه دید و صداش زد از هیجان بلند شدم از جام اونجا که با نعیم بغلش کردن
دستمو جلو دهنم گرفتم و اونجا که صدرا پشت در افتاد رو زمین و اشک شوق ریخت اشکم درومد
ولی اون نگاه حسرتبارِ مشکات آخر همه حسای خوب بود
هوری:
ماهم همراه نعیم زجرکش شدیم جیگرمون کباب شد،حق این مرد نبود که اینهمه سختی کشید برای پیدا کردن دخترش
علامت ۹:
خییلی این قسمت پوست شیر نفس گیر بود.من روانی شدم. انقدر دهنمو در گیر کرد
که اشتباهی قندون گذاشتم یخچال… فکر کنم دیگه باید پوستر رضا پروانه رو بزنیم دیوار اتاقمون. دم عوامل و بازیگراش گرم

گردآوری:تهران کیوسک