با توجه به وضعیت گرانی مردم باید تمام سال جدید را روزه بگیرند
با توجه به وضعیت گرانی مردم باید تمام سال جدید را روزه بگیرند
با توجه به وضعیت گرانی مردم باید تمام سال جدید را روزه بگیرند خواندن این مطلب تحمل زیادی میخواهد، شاید در سراسر آن بغض کنید.
روایت صریح و بیواسطه از فقر و وضعیت اسفناک مردم شریف ایران. روز گذشته کاربری به نام «آمینو اسید» این توئیت را نوشت
تا پس از آن موج منشنها و کوتها نشان دهد که چه فاجعهای در حال رخ دادن است و آن که میخندد، هنوز خبر بد را نشنیده،
توئیت آمینو اسید: «نظرم خجالت رو بذارید کنار و از گرونی بنویسید اره از همون سطل ماستی که نتونستیم بخریم
تا اون اجاره خونه که وقتی پرداخت کردیم چیزی ته حسابمون نموند و آه و حسرت بعدش. اجازه ندید جو غالب توییتر بشه
برای یه عده خاص که از وضعیت انگار راضیاند»
کامنت های مردم
اولین کامنت را «ایرنه» گذاشته،
وصف هولناک کوچک شدن دریچه خوشیها: «لباس نو نمیخرم،
لوازم آرایشی که اصلا به فکرشم نیستم، میوه روزی شاید یه دونه، نصف قبلنا قهوه میخورم، موهامو کوتاه کردم
شامپو کم استفاده بشه، داروهامو چهار روز درمیون میخورم و شاید نخرم دوباره،
اینترنت کم میگیرم، غذای کمتری میخورم خوراکی شاید یه دونه، ماهی شاید کالباسی چیزی»
حسین عصاران از درجا زدن نوشته:«همه فقیر شدهایم. این کشتی سوراخ شده و همه غرق شدیم.
۱۹ سال سابقهی کار، تنها زندگی میکنم و اصلا هم اهل خرج نیستم.
نمیتوانم ماشین ۱۱ سال کارکردهام را عوض کنم.
انتظار زیادیه؟
دیگر در سوپرمارکت حتما انداز ورنداز میکنم که: «بخرم یا نه» حالا خانوادهها فکر میکنم و خجالت میکشم»
جودی ابوت به مساله فیلترینگ و تاثیر آن در گسترش فقر اشاره کرده: «از کدومش دقیقا بگیم آخه؟
شغلی که با شروع فیلترینگ به فنا رفت؟ مواد غذایی که حذف شدن؟ خرید لباس و لوازم آرایشی که دارن میشن حسرت؟
نگرانی و بیپولی؟ لحظه لحظمون داره با این فکر و خیالها میگذره اونم وقتی هنوز ۳۰ سالمون هم نشده…»
چه گونه میشود در این شهر خوش بود؟ خاطره «هری شاطر» تجربه مشترک همه ماست: «با دوستام رفتیم آبمیوه بخوریم،
یه بچهی دو ساله که هنوز زبون باز نکرده بود دستش دستمال کاغذی بود داشت میفروخت. مادرش از دور نگاه میکرد.
برای اون هم گرفتیم ولی از گلومون پایین نرفت.
فرزندآوری؟
حتما شوخی میکنید، توئیت فهیمه را بخوانید: «با حالت تهوع و استرس چشم باز میکنم
با فکر این دوتا بچه روزمو میگذرونم، همش سردرد دارم.همسرم در ظاهر خوبه ولی میفهمم که تو دلش چه آشوبیه
شاید اگه بچه نداشتیم تحمل این شرایط راحت تر بود و میترسم میترسم از روزی که نتونیم همین نیازهای کوچولوشون رو برطرف کنیم»
گردآوری:تهران کیوسک