اخبار اجتماعیاخبار روز

ماجرای دختر ۱۷ ساله که در راه پله خانه حدود دو ماه گم شده است

ماجرای دختر ۱۷ ساله که در بیمارستان حدود دو ماه گم شده است

ماجرای دختر ۱۷ ساله که در بیمارستان حدود دو ماه گم شده است آقای مرتضوی توضیح می‌دهد: در این دوماهی که از زهرا

هیچ خبری نیست نه شب داریم نه روز. افسرده شدیم. وقتی زهرا ناپدید شد، روز «جمعه» بود. از بیشتر همسایه‌ها پرسیدیم،

اما آن‌ها اظهار بی‌اطلاعی می‌کردند. در کوچه ما چند اداره است که دوربین‌های مداربسته دارند. روز‌های اول با ما همکاری نکردند

و گفتند؛ برای دیدن فیلم‌ها «نامه از مراجع قضایی» لازم است. بعد از ده، پانزده روز از آگاهی به ما نامه دادند تا فیلم ضبط شده

توسط دوربین‌های مداربسته بررسی شود، اما چند روز بعد از همان اداره‌ها به من تماس گرفتند

که هیچ ردی از زهرا دختر شما در این فیلم‌ها نیست و اصلا چنین شخصی در فیلم‌ها وجود ندارد.

«زهرا مرتضوی چگینی» ۱۷‌ساله؛ روز ۱۱ آذر ماه ۱۴۰۱ هنگامی که تصمیم می‌گیرد برای درس خواندن به راه‌پله‌های خانه‌شان برود

به‌طور مشکوک و عجیبی ناپدید می‌شود و تاکنون خانواده‌اش هیچ خبری از این دختر نوجوان ندارند.

روزی که زهرا مفقود می‌شود، مادرش به دلیل مصرف قرص‌های مسکن و آرام‌بخش اصلا متوجه خروج او از خانه نمی‌شود.

تا اینکه ساعت ۴ بعداز ظهر پی می‌برد از دخترشان هیچ خبری نیست. سریع با پدر زهرا تماس می‌گیرد و ماجرا را برای او تعریف می‌کند…

آیا قهر کرده ؟

آقای مرتضوی، پدر زهرا در مورد ناپدید شدن دخترشان به «اعتماد» می‌گوید: «من دو فرزند دارم. هر دو دختر هستند. زهرا فرزند بزرگم بود.

روز یازدهم آذرماه از ساعت ۴ عصر به بعد او دیگر داخل خانه نبود. اصلا سابقه نداشت زهرا تنها از خانه بیرون برود.

همیشه یا با من و مادرش یا با خواهر و مادرش بیرون می‌رفت. حتی مدرسه‌اش هم نزدیک خانه‌مان است.

من کارمند بیمارستان هستم. همان روز شیفت بودم. همسرم هم آن زمان تازه «دیسک کمرش» را عمل کرده بود

و قرص‌های مسکن و آرام‌بخش می‌خورد و می‌خوابید. برای همین متوجه خارج شدن دخترمان از خانه نشد.

خانه ما دو اتاق خواب دارد و یکی از اتاق‌ها برای زهرا و خواهر کوچک‌ترش بود. آن روز زهرا به خواهرش گفته بود

که در اتاق مشترک نمی‌تواند درس بخواند برای همین به راه‌پله‌های خانه مان می‌رود تا آنجا بنشیند و درس بخواند.

مادر و خواهرش ساعت ۴ عصر متوجه شدند که زهرا در راه‌پله‌های خانه‌مان نیست. به من خبر دادند و من خودم را به خانه رساندم.

خانه ما دو طبقه است. طبقه پایین صاحب‌خانه‌مان است و ما هم بالا زندگی می‌کنیم. در ورودی صاحب‌خانه از در ورودی ما جداست.»

گم شدن دختر 17 ساله
گم شدن دختر ۱۷ ساله

جزئیات بیشتر 

او در پاسخ به اینکه زهرا مشکل یا تنشی در خانواده نداشت که بخواهد از خانه قهر کند،

می‌گوید: «خدا خودش شاهد است که من تا به این سن دستم را روی بچه‌هایم بلند نکردم. زهرا به ما خیلی وابسته بود.

حتی وقتی مدرسه می‌رفت به من یا مادرش می‌گفت؛ زنگ تفریح به مدرسه بیایید تا شما را ببینم.

تمام مسوولیت و امورات خانه‌مان هم با زهرا بود. آن زمان هم بیشتر، چون مادرش همان موقع جراحی کرده بود

و زهرا همه کار‌های خانه را انجام می‌داد. حتی برای شب یلدا کلی برنامه داشت و می‌خواست مادرش را خوشحال کند.

حالا چطور می‌تواند قهر کند و رفته باشد؟ در حالی که نه شناسنامه، نه پول و هیچ چیز‌ی با خودش نبرده است!

چند وقت قبل بابت همین حوادث اخیری که در کشور جریان داشت،

دخترم به جای «روسری یا شال» با «کلاه» از خانه بیرون می‌رفت… به او گفته بودم که دخترم این طوری بیرون می‌روی، درست نیست.

چون خرم‌آباد فضای «قومی و قبیله‌ای» دارد و ما هم خرم‌آبادی اصل هستیم. در منطقه «شصت متری» خرم‌آباد زندگی می‌کنیم و مستاجر هستیم.»

گردآوری:تهران کیوسک 

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۲ رای

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا