اخبار روز

جلال شباهنگی هنرمند پیشکسوت عرصه تجسمی یکشنبه به خاک سپرده شد

جلال شباهنگی هنرمن پیشکسوت عرصه تجسمی یکشنبه به خاک سپرده شد

جلال شباهنگی که یکی از هنرمندان پبشکسوت ایرانی است صبح روز یکشبنه به خاک سپرده شد، در ادامه به جزئیات این خبر می پردازیم.

مراسم تشییع جلال شباهنگی هنرمند پیشکسوت عرصه تجسمی، صبح امروز یکشنبه بیست و نهم مرداد ماه، مقابل تالار وحدت برگزار شد.

جلال شباهنگی نقاش، گرافیست و مجسمه‌ساز امروز یکشنبه بیست و نهم مردادماه از مقابل تالار وحدت تشییع شد.

این هنرمند پیشکسوت روز پنجشنبه ۲۶ مردادماه در سن ۸۸ سالگی درگذشت.

درگذشت جلال شباهنگی
درگذشت جلال شباهنگی

علاوه بر خانواده و نزدیکان این هنرمند، سهراب هادی، منوچهر مغاری، مصطفی گودرزی، محمد فدوی، ایرج اسکندری، طاهر شیخ الحکمایی، کوروش گلناری، مهدی حسینی، امامی فر، کوروش پارسا نژاد، امرالله فرهادی، بهرام کلهرنیا در این مراسم حضور داشتند.

همچنین محمد خراسانی‌زاده (مدیر کل دفتر هنرهای تجسمی) در این برنامه حضور داشت.

در پایان بهزاد شباهنگی فرزند جلال شباهنگی ضمن صحبت با حضار متنی را قرائت کرد که به این قرار است:

زیر سایه آدم بزرگی زندگی کردن هم خوش است هم نفس آدم را تنگ می‌ کند.

دائم آدم را وا می‌ دارد که به این زندگی شک کند که چرا آنقدر بزرگ نیست.

یا آنقدر که باید دور از این زندگی نیست که به اندازه ببیندش، درست ببیندش، به اندازه عظمت واقعی‌اش.

زیر سایه آدم بزرگی زندگی کردن کار سختی است.

آدمی که هر لحظه از عمرش را صرف ساختن این دنیا کرده و تو سرگردان نگاهش کرده‌ای و نمی‌دانستی که چه کار دارد می‌ کند.

شک کرده‌ای که آیا واقعا دارد کاری می‌کند؟ چون آنقدر طبیعی و به روال خلق می‌کرد و می‌ساخت که انگار این ساختن چیزی جداگانه معنا دارد.

انگار کسی هر لحظه اراده کند می‌تواند این چیزها را بکِشد و بسازد و خلق کند.

هیچ‌ وقت نشد او را همانطور که هست ببینم.

چه وقتی در کودکی در آغوش بزرگش بودم چه وقتی دست‌های من بزرگ‌تر از تن نحیف او شد.

همیشه تناسبی درست نبود و چیزی نمی‌گذاشت او را همان‌طور که هست ببینم.

همان‌طور که برای باقی دنیا هست و این بزرگ‌ترین حسرت من در زندگی بود.

حسرت اینکه آنقدر به پدرم نزدیک بودم که نشد آنطور که باقی دیدنش در قامت یک نقاش مدرن معاصر ببینمش. برای من او پدرم بود.

جدا از همه بوم‌ها و رنگ‌ها و این شاید زیباترین چیزی بود که داشتم.

امروز احتمالا همه شما اینجا هستید و می‌ دانید که پدرم که بوده و چه کرده، اما من چیزی نمی‌خواهم بدانم.

نمی‌خواهم بدانم پدرم چه بوده و چه کرده، چون او کسی بوده که تمام عشقش را به من داد.

و هیچ اثری از او جایش را در قلب من پر نمی‌کند. رسم دنیا این است که هر پسر سنگی باشد بر گور پدر خود.

جلال شباهنگی تا سال‌ها بعد سنگ گور همه فرزندان دیده‌‌‌‌‌ و ندیده خود خواهد بود».

گردآوری: تهران کیوسک

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۲ رای

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا